زخم خودشیفتگی: دردی که هیچکس نمی بیند

  • این را به اشتراک بگذارید
James Martinez

خودشیفتگی یکی از موضوعات مورد بحث در حوزه روانشناسی و خارج از آن است. کافی است به اینترنت نگاهی بیندازید تا محتوای زیادی را پیدا کنید که دارای خودشیفتگی به عنوان مخرج مشترک است "چگونه یک خودشیفته را شناسایی کنیم"، "چگونه تشخیص دهید که آیا شریک زندگی شما خودشیفته است" ، "ویژگی های فرد خودشیفته را کشف کنید"، "//www.buencoco.es/blog/persona-narcisista-pareja"> افراد خودشیفته در یک رابطه چگونه هستند ؟ . در واقع، زندگی در رابطه با یک فرد خودشیفته می تواند برای طرف مقابل ویرانگر باشد یا حتی تبدیل به یک رابطه سمی شود، اما چه چیزی پشت این شخصیت بحث برانگیز و مهمتر از همه وجود دارد. آیا ما امنیت تشخیص ویژگی‌های آن را داریم یا اغلب خود را بر روی موضوعات آسان قرار می‌دهیم و یک ویژگی خودشیفتگی ساده را با یک اختلال شخصیتی بسیار جدی‌تر اشتباه می‌گیریم؟ به خواندن ادامه دهید تا پاسخ خود را دریافت کنید…

Narcissus : تولد اسطوره

طبق اساطیر یونانی، نرگس پسر کرسیفوس، خدای رودخانه، و پوره لیریوپ بود. به پای او تسلیم شود، اگرچه او کسی را رد کرد. یک روز اکو که توسط همسر زئوس نفرین شده بود که صدایی نداشته باشد و بتواند تنها آخرین کلمات شنیده ها را تکرار کند، عشق خود را به نرگس اعلام کرد. او مسخره کرداز او و به طرز بدی او را طرد کرد. اکو، دلسرد، از خدایان مختلف برای مجازات نارسیسو درخواست مداخله کرد. پس این اتفاق افتاد. نمسیس، الهه عدالت و انتقام، نارسیس را وادار کرد تا به یک نهر نزدیک شود و شیفته زیبایی خود شود. او آنقدر نزدیک شد که فکر کند چقدر زیبا به نظر می رسد که افتاد و غرق شد.

اسطوره نرگس نشان می دهد که درام این نوع شخصیت چیست : عشق بیش از حد نه به خود شخص، مراقب باشید! اما با تصویر خود که در اسطوره منجر به مرگ تنهایی می شود.

عکس توسط Pixabay

خودشیفتگی سالم در مقابل خودشیفتگی بیمارگونه

بسیاری از نویسندگان بر این باورند که یک خودشیفتگی وجود دارد که می تواند سالم باشد، بسیار متفاوت از اختلال شخصیت خودشیفته .

خود شیفتگی سالم به ویژگی هایی اشاره دارد که معمولاً با شخصیت های خودشیفته مرتبط است، به عنوان مثال:

  • خود محوری؛
  • جاه طلبی؛
  • عشق به خود؛
  • توجه به تصویر خود.

این ویژگی ها، بسته به نحوه استفاده از آنها، ممکن است به فرد کمک کند تا به اهداف رشد شخصی خود دست یابد. خودشیفتگی سالم باعث می‌شود فرد خودش را دوست داشته باشد و از خود مراقبت کند، در حالی که خودشیفتگی بیمارگونه از خیال پردازی تصویر یک «من» نادرست مراقبت می‌کند.

بسیاری از نویسندگان اشاره می‌کنند که مرحله‌ای وجود دارد.خودشیفته فیزیولوژیک در نوجوانی . فرد نوجوان پیچیدگی ساخت هویت را تجربه می کند که متضمن ایجاد یک سیستم خودتنظیمی جدید است که هدف نهایی آن شناخت ارزش خود به عنوان یک شخص است.

افراین بلیبرگ تأکید می کند که ایجاد یک مرز مشخص بین تجربیات شرم، قدرت مطلق و آسیب پذیری معمولی در دوران نوجوانی در هنگام تلاش برای ساختن هویت خود چقدر دشوار است. از آنجایی که این تجربیات با خودشیفتگی پاتولوژیک مشترک است، تشخیص اختلال خودشیفتگی باید در اوایل بزرگسالی انجام شود.

عکس توسط Felipe Tavares (Pexels)

اختلال شخصیت خودشیفته: علائم

اختلال شخصیت خودشیفته ، طبق طبقه بندی DSM 5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی)، با موارد زیر مشخص می شود:

  • فقدان همدلی ;
  • ایده بزرگ از خود؛
  • نیاز دائمی به تحسین از سوی شخص دیگر.

فقدان همدلی یک ویژگی است. از شخص خودشیفته شما نمی توانید این ایده را تحمل کنید که به کسی وابسته باشید و دیگری را تحت کنترل خود نداشته باشید، بنابراین آن را انکار می کنید، در واقع انگار آن را حذف کرده اید.

"خود بزرگ"//www.buencoco.es/blog/que-es-la-autoestima">عزت نفس دردوران کودکی که با ایجاد حس برتری به راحتی در این نوع شخصیت جبران می شود.

پسر یا دختر تحسین را با عشق اشتباه می گیرند و در رابطه خود با افراد دیگر یاد می گیرد که فقط جنبه روشن خود را نشان دهد و بقیه را پنهان کند . همانطور که K. Horney خاطرنشان کرد: "خود شیفته خودش را دوست ندارد، او فقط قسمت های درخشان خود را دوست دارد." تصویری که شخص خودشیفته منتقل می کند، به همان اندازه که کورکننده بزرگ است، شکننده است. باید به طور مداوم با تحسین و تایید بقیه تغذیه شود. و دقیقاً در این نقطه است که می توان تمام آسیب پذیری خودشیفتگی را پیدا کرد، زیرا "بیان آسیب پذیری خودشیفتگی به عنوان تمایل به واکنش به سرزنش ها و ناامیدی ها با کاهش قابل توجه عزت نفس درک می شود... خودشیفتگی تصور می‌شود که آسیب‌پذیری در نتیجه تجربیات اولیه ناتوانی، از دست دادن یا طرد شدن به وجود می‌آید."

بنابراین، کل وجود یک فرد خودشیفته یک پارادوکس وحشتناک به نظر می‌رسد که به دلیل یک پیر قادر به همدردی با دیگران نیست. ترس از وابستگی . این افراد برای زنده نگه داشتن تصویر بزرگ خود از خود، که مانند آتش در صورت عدم تغذیه خطر خاموش شدن را به دنبال دارد، به چاپلوسی مداوم و تأیید خارجی نیاز دارند.

وقتی اینها کمبود دارند، فرد خودشیفته احساس می کنداحساس شرم و بی کفایتی که او را به تجربه های افسردگی عمیق می کشاند که در آن تمام تنهایی وجودش را تجربه می کند. از آنجایی که زخم خودشیفته بسیار قدیمی است و انکار سایر بخش‌های شخص آن‌ها بسیار عمیق است، دسترسی به آن تجربیات برای کسی بسیار دشوار است و شخص خودشیفته اغلب احساس ناخوشایند را پیدا می‌کند. درک نشدن.

به طور خلاصه، آنچه که یک فرد مبتلا به خودشیفتگی بیمارگونه تجربه می کند، موارد زیر است:

  • وابستگی تایید از دیگران.
  • ناتوانی در دوست داشتن خود و دوست داشتن واقعی.
  • تجارب افسردگی.
  • تنهایی وجودی.
  • احساس سوء تفاهم.

آیا به کمک روانشناسی نیاز دارید؟

با بانی صحبت کنید!

در نتیجه

شخصیت خودشیفته یک تیپ شخصیتی بحث برانگیز و گاهی جذاب است که توجه بسیاری از افراد را به خود جلب می کند. نکات مهمی که باید به خاطر بسپارید:

  • تشخیص خودشیفتگی آسان نیست، تفاوت های ظریفی وجود دارد که از نرمال تا آسیب شناسی متغیر است. بیایید برچسب ها را کنار بگذاریم و بگذاریم متخصصان این حوزه، به عنوان مثال یک روانشناس آنلاین، آن را تشخیص دهند. علاوه بر این، باید در نظر گرفت که این فقط می تواند خودشیفتگی باشد یا می تواند با برخی از انواع اختلالات دیگر، مانندشخصیت تاریخی
  • احتمالاً همه یک مرحله کم و بیش خودشیفتگی را گذرانده اند و این به آنها کمک کرده است تا رشد کنند و عزت نفس خود را تحکیم کنند.
  • پشت از تصویری از خود محوری و بی علاقگی و عشق کامل نسبت به شخص دیگری، زخمی کهنه پنهان است: زخم خودشیفته، آن دردی که هیچکس نمی بیند.

جیمز مارتینز در جستجوی یافتن معنای معنوی همه چیز است. او کنجکاوی سیری ناپذیری در مورد دنیا و نحوه کارکرد آن دارد، و عاشق کاوش در تمام جنبه های زندگی - از دنیوی گرفته تا عمیق است. ارتباط با الهی چه از طریق مدیتیشن، دعا، یا صرفا بودن در طبیعت باشد. او همچنین از نوشتن در مورد تجربیات خود و به اشتراک گذاشتن بینش خود با دیگران لذت می برد.