فهرست مطالب
شما همه عشق خود را به آنها داده اید، به آنها آموخته اید که بالغ، تحصیل کرده و خودمختار باشند... اما فرزندان شما رشد کرده اند و رابطه، البته، تغییر کرده است. در این مرحله است که به دلیل معیارهای مختلف ممکن است اصطکاک ایجاد شود، زیرا آنها شما را فردی مهاجم می دانند که در زندگی آنها دخالت می کند ... و این بدان معنی است که همه چیز می تواند به بحث های داغ ختم شود. در مقاله امروز، ما در مورد تعارضات بین والدین و کودکان بزرگسال صحبت می کنیم.
علیرغم این واقعیت که تضادهای خانوادگی گاهی اوقات می تواند با پویایی ناکارآمد و مشکل ساز خانواده همراه باشد، به گفته روانشناس دی. والش، روابط سالم با فقدان تعارض مشخص نمی شود، بلکه با وجود تعارض مشخص می شود. مدیریت موثر آنها
تعارض در چند کلمه
قبل از پرداختن به موضوع تعارضات خانوادگی، به طور مختصر انواع تعارض را که در روانشناسی مطرح می شود، بیان می کنیم:
- تضاد درون روانی : این یک تعارض "فهرستی" است
- تضاد سازنده باز، صریح و انعطاف پذیر که با مسائل محدود در زمان محدود سروکار دارد. به جنبه های محتوا اشاره دارد، تشدید نمی شود و چون قابل بحث است حل می شود.
- تضاد مزمن، سفت و سخت و پنهان انسدادی . محدود نیست، به سطح رابطه مربوط می شود، در تشدید از آن فراتر رفته و حل نشده باقی می ماند زیرا اجازه تبادل اطلاعات را نمی دهد.مفید است.
تضادهای خانوادگی
نظام خانواده از طریق آنچه نویسنده اسکابینی، رشد می کند و توسعه می یابد، بر اساس نظریههای قبلی، "فهرست">
پویایی خانواده از لحظات تغییر و رشد تشکیل شده است که می توانند از موقعیت ها نیز ناشی شوند. از درگیری و شوک شایع ترین علل درگیری بین والدین و کودکان بزرگسال چیست؟
تضادهای خانوادگی: زمانی که والدین و فرزندان روابط دشواری دارند
در روابط خانوادگی طبیعی است که هر از گاهی درگیریها ایجاد شود (روابط مادر و دختر، درگیری بین خواهر و برادر بزرگسال، والدین مستبد با بزرگسالان جوان اغلب باعث بیش از یک بحث میشود). در واقع، مشکلات از دوران کودکی ممکن است رخ دهد، لازم نیست به دوران نوجوانی یا بزرگسالی برسیم تا اختلاف ایجاد شود. در دوران کودکی ممکن است درگیری های خانوادگی به دلیل حسادت بین خواهر و برادر یا قبل از تولد نوزاد، به دلیل یک کودک مبتلا به سندرم امپراطور یا اختلال نافرمانی مقابله ای رخ دهد و سپس این به درگیری های معمولی نوجوانی مرتبط شود، مرحله ای که در آن نیست. عجیببشنوید که می گویند:
- "کودکانی هستند که به پدر و مادر خود احترام نمی گذارند".
- "کودکانی هستند که از والدین خود متنفرند".
- "یه ناسپاس بچه ها" .
- "بچه های سرکش و بی ادبی وجود دارند".
- "من یک پسر مشکل دار دارم".
اما، درگیری های خانوادگی چطور است. بین والدین و فرزندان بزرگسال؟ ممکن است جدایی والدین مشکل ساز باشد و گاهی محقق نشود (به کودکان بزرگسالی فکر کنید که با والدین خود به زندگی خود ادامه می دهند) یا افرادی به صراحت به دور از خانواده خود بروند. کسانی هستند که مهاجرت را به عنوان نوعی وقفه عاطفی انتخاب می کنند.
وقتی بچه ها بالغ می شوند، انتخاب های زندگی آنها می تواند از انتخاب های والدینشان منحرف شود و حتی در سن 40 سالگی با آنها درگیر شود. اختلاف با والدین، در این موارد، می تواند دلایل متعددی داشته باشد که اکنون با جزئیات بیشتر خواهیم دید.
تعارض والدین و فرزندان بالغ: علل احتمالی رایج ترین عواملی که می تواند باعث درگیری بین والدین و کودکان بزرگسال شود می تواند انواع مختلفی داشته باشد . همانطور که قبلاً ذکر شد، یکی از دلایل ممکن است سختی یا ترس از ترک خانه والدین به دلایل مختلف باشد:
- ترس از تنها گذاشتن والدین.
- عدم وجود امکانات مالی لازم. منابع
- استقلال عاطفی ناکافی از والدین.
برای کاوش در دلایلرابطه متعارض بین والدین و فرزندان ، بیایید سعی کنیم خود را به جای والدین و سپس به جای فرزندان قرار دهیم.
درمان باعث بهبود روابط خانوادگی می شود
صحبت کنید. با بوئنکوکو تضادهای خانوادگی: دیدگاه والدین
در برخی موارد، تعارض رابطهای میتواند با بیتفاوتی درک شده کودکان نسبت به والدینشان ایجاد شود. بچه ها بی علاقه و دور به نظر می رسند. مواقع دیگر، زمانی که کودکان بزرگسال به والدین خود دروغ می گویند یا به آنها نگاه تحقیر آمیز می کنند، والدین تعجب می کنند که چرا آنها اینقدر عصبانی هستند و می ترسند به آنچه از آنها انتظار می رود عمل نکنند.
در چنین مواقعی است که احساس ناامیدی، اندوه، ناامیدی تجربه می شود... در این وقایع باید تلاش کرد که مورد آزرده شدن و بی ارزش نبودن کودکان بزرگسال قرار نگیرد، دچار حملات خشم نشوید و سعی کنید با تعارضات خانوادگی سازنده و قاطعانه روبرو شوید.
در موارد دیگر، هیجان غالب والدین اضطراب است و این امر آنها را به سمت مداخله و دلهره سوق می دهد: والدینی که فرزندان خود را تنها نمی گذارند یا با آنها مانند دوران کودکی رفتار می کنند.
عواقب؟ کودکانی که با والدین خود صحبت نمی کنند یا رابطه را قطع می کنند. اما چرا کودکان به والدین خود پاسخ بدی می دهند یا کناره گیری می کنند؟
تضادهای خانوادگی: دیدگاه والدینکودکان
عصبانیت کودکان نسبت به والدین خود می تواند به دلایل مختلفی باشد، به عنوان مثال: دیده شدن به عنوان گوسفند سیاه خانواده یا به عنوان کودکان بزرگسال "سخت". تضاد بین والدین و کودکان بزرگسال نیز میتواند ماهیت نسلی داشته باشد، زیرا آنها در سبک زندگی و گزینههای شخصی مشترک نیستند. اعتقاد به داشتن والدین خودشیفته یا "سمی" که به تیرگی روابط کمک می کند.
قبل از ارائه توصیه هایی در مورد نحوه حل تعارضات خانوادگی بین والدین و فرزندان بزرگسال ، بیایید ببینیم پیامدهای روابط متعارض بین هر دو طرف چه می تواند باشد.
عکس توسط ران لاخ (پکسل)پیامدهای درگیری بین والدین و کودکان بزرگسال
تنش بین والدین و فرزندان عواقبی برای کل خانواده از جمله سلامت روان دارد. والدین اغلب این تصور را دارند که فرزندان آنها کسانی هستند که به دنبال رویارویی هستند، در حالی که کودکان برعکس فکر می کنند و بدون دلیل احساس می کنند مورد حمله قرار می گیرند.
متاسفانه، زمانی که تنش ها حل نمی شود، نوعی اثر دومینویی رخ می دهد: زمانی که روابط والدین به طور ناخواسته منابع تنش جدیدی را تغذیه می کند، این منابع توسط بچه ها برداشت می شود که به نوبه خود آنها را تغذیه می کنند. جمع کردن برایایجاد تقابل های جدید بدون اقدامات متقابل مناسب، شکستن این دور باطل بسیار دشوار است.
در بزرگسالان، تعارضات حل نشده می تواند آنها را به بازتولید، حتی ناخودآگاه، برخی از پویایی های خانوادگی سوق دهد. پیامدهای رابطه منفی با والدین می تواند منشأ مشکلاتی در سایر روابط باشد که خود را نشان می دهد (مثلاً با مشکلات روابط)
این نوع مشکلات معمولاً در تصویری که فرد دارد نیز منعکس می شود. از خود به عنوان مثال، اگر فرد روابط متعارضی با والدین خود داشته باشد، ممکن است در بزرگسالی دچار فروپاشی عزت نفس خود شود.
رابطه متعارض مادر و پسر یا پدر و پسر می تواند عواقبی را نه تنها برای کودکان بلکه برای والدین. دومی وقتی احساس می کند که فرزندانشان می توانند از کنترل آنها خارج شوند می توانند احساس درماندگی و شکست داشته باشند که در نهایت منجر به دعواهای مداوم می شود.
تضادهای خانوادگی: از رویارویی تا برخورد <5
برای مدیریت سازنده تعارضات خانوادگی منابع شخصی، خانوادگی و اجتماعی باید وارد عمل شوند.
منابع خانوادگی معمولاً شامل موارد زیر است:
- استفاده از یک سبک ارتباطی روشن، باز و منعطف.
- سازگاری که خانواده را مستعد نیاز بهتغییر.
- انسجامی که "فهرست" را تسهیل می کند>
- گفتگو و گوش دادن.
- باز بودن به تفاوت ها از هر نوعی.
- توانایی قضاوت نکردن.
- توانایی بخشش.
اما دستیابی به آن ممکن است چندان آسان نباشد، به همین دلیل مراجعه به روانشناس می تواند به شناخت علل اصلی تعارض کمک کند و به توسعه آن مهارت های گفتگو کمک کند که برای غلبه بر آنها مفید است. آن را .
علاوه بر وساطت در تعارضات خانوادگی، مانند موارد جدایی یا طلاق، یک روانشناس با تجربه در پویایی خانواده می تواند به عنوان مثال:
- به کودکان بزرگسال ارائه دهد. : ابزارهایی برای بهبود رابطه با والدینشان.
- به والدین: به آنها کمک کنید تا بفهمند چگونه خود را از فرزندانشان جدا کنند.
- ابزارهایی برای بهبود موارد گسست بین والدین و فرزندان.
ممکن است شرایط بسیار ناراحت کننده ای در خانواده وجود داشته باشد که نیاز به کمک بیرونی داشته باشد تا اعضای درگیر احساس خوبی نداشته باشند. با خانواده درمانی، فردیت های خانواده می توانند ظهور کنند و آگاهی بیشتری نسبت به نیازها و محدودیت ها به همراه داشته باشند.
در این جلسه با تمرین همدلی، هر یک از اعضای خانواده قادر خواهند بود عواطف خود را به اشتراک بگذارند. و احساسات و ایجاد هماهنگی خانوادگی جدید با هم.