فهرست مطالب
همه مردم توانایی احساس کردن را دارند، اما آیا همه ما توانایی تشخیص احساسات و بیان مناسب آنها را داریم؟
در این پست وبلاگ ما در مورد الکسی تایمیا صحبت می کنیم که به آن نیز معروف است. بی سوادی عاطفی .
ناگویی هیجانی چیست؟
بیایید به معنای آلکسی تایمیا نگاه کنیم. ریشه شناسی این کلمه یونانی است و از a- غیبت، واژگان- زبان، تیموس- احساسات گرفته شده است، بنابراین، alexithymia در لغت به معنای "عدم کلمات برای بیان احساسات" است.
بنابراین، ناگویی هیجانی چیست؟ این اصطلاح نشان دهنده مشکل در دسترسی به دنیای عاطفی خود و شناسایی احساسات در افراد دیگر و در خود است .
برای روانشناسی، الکسی تایمیا به خودی خود یک آسیب شناسی نیست (در DSM-5 وجود ندارد) بلکه بیانگر راهی از وجود است که می تواند با ناراحتی های روانی مختلف
ناگویی هیجانی و احساسات
افراد مبتلا به ناگویی خلقی موجوداتی "بی احساس و بی احساس" نیستند. در واقع، بیشتر از فقدان احساسات، ما در مورد عدم شناخت احساسات و ناتوانی در بیان احساسات صحبت می کنیم.
افراد مبتلا به ناگویی هیجانی احساس را درک می کنند، اما نمی دانند. یاد گرفت که کلمات را در دنیای عاطفی خود قرار دهد، گاهی اوقات آن را بیهوده یا ضعف می دانست.
ناگویی هیجانی در مقابلغیر عاطفی
غیر عاطفی را نباید با ناگویی هیجانی اشتباه گرفت. در حالیکه فرد غیرعاطفی در احساس احساسات ناتوان است ، افراد مبتلا به ناگویی هیجانی احساسات را تشخیص نمی دهند و نمی دانند چگونه احساسات خود را بیان کنند.
عکس پاول دانیلیوک (پکسلس)ویژگی های فرد مبتلا به ناگویی خلقی
افراد مبتلا به ناگویی خلقی چه احساسی دارد؟ فردی که دارای سطوح بالای ناگویی هیجانی است، به دلیل عدم درک احساسات و مشکل در بیان آنها، رنج روانی بزرگی را تجربه می کند. آلکسی تایمیا برخی از این علائم را به همراه دارد:
- مشکل در شناسایی و توصیف احساسات.
- طغیان ناگهانی احساسات شدید مانند خشم یا ترس.
- ناتوانی در برقراری ارتباط رویدادهای داخلی با موقعیت های خاصی که آنها را ایجاد می کند. به عنوان مثال: یک فرد نابهنگام تمایل دارد تا دعوا با یکی از عزیزانش را با جزئیات زیاد بازگو کند، اما نمی تواند احساسات خود را بیان کند.
- مشکل در تشخیص حالات عاطفی ذهنی از مولفه های جسمانی ناشی از هیجان. احساسات عمدتاً از طریق مؤلفه فیزیولوژیکی بیان می شوند.
- فقر فرآیندهای تخیل و رویا.
- سبک شناختی واقعیت گرا: افراد مبتلا به ناگویی هیجانی بر همه چیز تمرکز می کنند.خارج از زندگی روانی، تفکر منطقی و مهارت های درون نگری ضعیف از خود نشان می دهد.
همبستگی با سایر اختلالات روانی
فرد مبتلا به ناگویی هیجانی با اختلالات روان تنی غالبا تظاهر می کند. و بیشتر مستعد اعتیاد یا اضطراب است. علاوه بر این، برخی از همبستگی های رایج وجود دارد:
- ناگویی خلقی و اختلالات خوردن؛
- ناگویی خلقی و افسردگی؛
- ناگویی خلقی و اختلال استرس پس از سانحه.
در ابتدا تصور می شد که ناگویی خلقی یکی از ویژگی های خاص بیماری های روان تنی است. امروزه، برعکس، تصور می شود که استعداد غیراختصاصی نسبت به اختلالات مختلف، اعم از جسمی و روانی وجود دارد که با بیهوشی عاطفی مشخص می شود.
ناگویی هیجانی را می توان در اختلالات شخصیت نیز مشاهده کرد (به عنوان مثال، ارتباط بین ناگویی هیجانی و خودشیفتگی وجود دارد، که توسط مطالعه ای مستند شده است که توانایی محدودی را برای درک علل حالات عاطفی خود در افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی نشان می دهد) و در میان انواع اوتیسم ، را می توان در افراد مبتلا به سندرم آسپرگر یافت.
علل احتمالی آلکسی تایمیا
چرا شما به ناگویی هیجانی مبتلا هستید؟ دلایل ناگویی هیجانی را می توان در رابطه با افراد ازمرجع در دوران کودکی، که بخش بزرگی از رشد روانی-عاطفی هر فرد به آن بستگی دارد.
بسیاری اوقات، الکسی تایمیا به عنوان پاسخی به یک زمینه خانوادگی که در آن هیچ رابطه عاطفی کافی وجود ندارد که به کودک اجازه می دهد توانایی های ذهنی مفیدی را برای تشخیص و تعدیل حالات عاطفی خود ایجاد کند، ایجاد می شود. مشکلاتی مانند:
- تعلق به یک خانواده که در آن فضای کمی برای ابراز احساسات وجود دارد.
- جدایی از والدین.
- قسمت های آسیب زا.
- نقص های عاطفی.
این مشکلات می توانند اثرات مضری بر توانایی درک و برقراری ارتباط با حالات عاطفی فرد داشته باشند.
درمان به شناسایی و مدیریت احساسات کمک می کند
با بانی صحبت کنید! آیا افراد مبتلا به آلکسی تایمیا از نظر عاطفی بی سواد هستند؟ همانطور که در ابتدا گفتیم، ناگویی هیجانی به عنوان "//www.buencoco.es/blog/que-es-empatia">همدلی و تظاهر یک جدایی عاطفی خاص نیز شناخته می شود. . یک بی سواد عاطفی مثلاً می گوید که هیچ احساسی نسبت به کسی ندارد. همچنین، ممکن است سوالاتی مانند این از خود بپرسید: - چرا نمی توانم گریه کنم؟
- چرا نمی توانم احساسات داشته باشم؟
U. Galimberti روانکاو و مقاله نویس نیز در مهمان از بی سوادی عاطفی صحبت کرد.ناراحت کننده . بازتاب هر دو نویسنده در رابطه با ارتباط با فناوری جالب است، به طوری که می توان از "ناگویی هیجانی دیجیتال" صحبت کرد.
تکنولوژی دیجیتال و استفاده از شبکه های اجتماعی تشدید شده است. فقدان همدلی بین افراد برای ایجاد جریان مداوم اطلاعات که اگر از یک سو منجر به بازداری کمتر شود، از سوی دیگر می تواند به شدت توانایی تشخیص و مدیریت احساسات را کاهش دهد.
عکس آندریا Piacquadio (Pexels) پیامدهای ناگویی هیجانی در روابط
یک فرد مبتلا به ناگویی هیجانی چگونه عاشق می شود؟ ناتوانی در شناسایی، تشخیص و بیان کلامی احساسات خود می تواند عواقبی در روابط ایجاد شده توسط فردی که از آن رنج می برد داشته باشد.
ناتوانی در خودتنظیمی احساسات خود می تواند منجر به مشکلاتی در روابط شود. به دلیل مشکل در بیان احساسات و تشخیص آنها از احساسات فیزیکی.
بین ناگویی هیجانی، عشق و رابطه جنسی همبستگی قوی وجود دارد. طبق یک مطالعه، افرادی که دارای درجه بالایی از ناگویی هیجانی هستند، اختلالات جنسی مانند مشکلات نعوظ یا مشکلات برانگیختگی را راحتتر تجربه میکنند.
تحقیق در مورد ناگویی هیجانی و عشق، مانند تحقیقی که توسط تیمی از محققان دانشگاه میسوری-کلمبیا انجام شد، به ما می گوید که "بزرگترناگویی هیجانی با تنهایی بیشتر همراه بود، که ارتباط صمیمانه کمتری را پیشبینی میکرد و با کیفیت زناشویی پایینتر مرتبط بود." 4> آزمون الکسی تایمیا
چند آزمون برای ارزیابی و درمان ناگویی خلقی وجود دارد. پرکاربردترین مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) است، یک مقیاس روانسنجی خودارزیابی که شامل 20 سوال برای تعیین وجود سه ویژگی در نظر گرفته شده به عنوان مبنای اختلال است:
- اشکال در شناسایی احساسات.
- مشکل در توصیف احساسات افراد دیگر.
- افکار تقریباً هرگز به سمت فرآیندهای درونی روانی خود معطوف نمی شوند، بلکه بیشتر به سمت بیرون هستند.
این مقیاس فاقد عنصر مهمی برای ارزیابی است و این ویژگی افراد مبتلا به ناگویی هیجانی است: توانایی تصور. به همین دلیل، آزمون دومی وجود دارد که توسط همان تیم محقق ساخته شده است، به نام آزمون TSIA برای ناگویی خلقی (مصاحبه ساختاریافته تورنتو برای آلکسی تایمیا) که از 24 سؤال، 6 سؤال برای هر جنبه از ناگویی خلقی تشکیل شده است:
- مشکل در شناسایی احساسات (DIF).
- مشکل در توصیف احساسات (DDF).
- تفکر بیرون گرا (EOT).
- فرایندهای تخیلی (IMP) .
چطوریدرمان آلکسی تایمیا
به ندرت پیش می آید که فرد مبتلا به ناگویی هیجانی از مشکلات خود آگاه باشد و به همین دلیل درخواست کمک کند. اغلب، این افراد زمانی تصمیم می گیرند که به روانشناس مراجعه کنند که سایر شکایات ناتوان کننده دیگری ظاهر می شود که ناگویی هیجانی با آنها مرتبط است.
کاری که ناگویی هیجانی و ذهنیتی که بر ظرفیت شناختی فرد اثر می گذارد نیز مهم است. انواع روان درمانی که در درمان ناگویی هیجانی مؤثر بوده اند عبارتند از درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) و درمان شناختی رفتاری.
در بوئنکوکو، اولین مشاوره شناختی رایگان است، بنابراین اگر هر یک از این علائم را تشخیص دادید و به فکر کمک هستید، پرسشنامه ما را بگیرید تا مناسب ترین روانشناس آنلاین را برای شما تعیین کنیم.