فهرست مطالب
اختلال اسکیزوتایپی اختلالی است که تحقیقات زیادی را برانگیخته است، به ویژه به دلیل ارتباط پیچیده آن با اسکیزوفرنی. کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، در واقع آن را در میان اختلالات شخصیت قرار می دهد، اما همچنین در فصل اختلالات طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی ، به عنوان یک حالت پیش از بیماری یاد می کند. 5>
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی چیست؟ علائم و علل چیست؟ داشتن اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به چه معناست؟ بیایید با تعریف شروع کنیم.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی چیست
اصطلاح "w-richtext-figure-type-image w-richtext-align-fullwidth "> ; عکس آندریا پیاکوادیو (Pexels)
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: معیارهای طبقه بندی در DSM-5
طبق DSM-5، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی باید با تشخیص دقیق مطابقت داشته باشد. معیارها:
معیار A : یک الگوی فراگیر از نقایص اجتماعی و بین فردی که با پریشانی حاد و کاهش ظرفیت برای روابط عاطفی، تحریفات شناختی و ادراکات، و گریز از مرکز رفتاری مشخص می شود، که در اوایل شروع می شود. بزرگسالی و در زمینه های مختلف وجود دارد.
معیار B: به طور انحصاری آشکار نمی شوددر دوره اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی با ویژگی های روان پریشی، اختلال روان پریشی دیگر، یا اختلال طیف اوتیسم.
تفاوت بین اختلال شخصیت اسکیزوئید، اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت اسکیزوتایپیال
می توان به سادگی استدلال کرد که شدت یک پیوستگی از اختلال اسکیزوئید تا اسکیزوفرنی وجود دارد که در این بین اختلال شخصیت اسکیزوتایپی وجود دارد.
تفاوت با اسکیزوفرنی در وجود علائم روان پریشی مداوم است که در اختلال اسکیزوتایپی وجود ندارد. با این حال، مواردی وجود دارد که در یک فرد مبتلا به اختلال اسکیزوتایپی، علائم روان پریشی در مراحل بعدی زندگی ظاهر می شود و سپس به طور مزمن ادامه می یابد. در این موارد، اختلال اسکیزوتایپی نیز در تشخیص اسکیزوفرنی به عنوان "w-embed" ثبت می شود>
درک بهتر الگوهای فکری و رفتاری خود به لطف درمان
پرسشنامه را شروع کنیدعلائم اختلال اسکیزوتایپی
علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپی مشابه علائم اسکیزوفرنی است، اما شدت کمتری دارد و با ویژگی های شخصیتی پایدار همراه است. برای تشخیص به این شکل، شخصیت اسکیزوتایپی باید موارد زیر را نشان دهد:
- آشفتگی مرزیبین خود و دیگران، خودپنداره تحریف شده، و بیان عاطفی اغلب با تجربه درونی ناسازگار است.
- اهداف ناسازگار و غیر واقعی.
- مشکل در درک تاثیر رفتار خود بر دیگران، تحریف شده و اشتباه تفسیر انگیزه های رفتار دیگران.
- مشکل در برقراری روابط صمیمانه، که اغلب با بی اعتمادی و اضطراب زندگی می شود. و تفکر جادویی.
- اجتناب از روابط اجتماعی و گرایش به تنهایی.
- تجربه آزار و شکنجه در مورد وفاداری دیگران، با این ایده که آنها همیشه مورد حمله قرار می گیرند و به آنها می خندند پشتیبانی می شود. .
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: علل
اختلالات اختلال شخصیت اسکیزوتایپی می تواند دارای دلایل مختلف ، از جمله عوامل ژنتیکی. با این حال، اینها به خودی خود برای توجیه این اختلال کافی نیستند، تا جایی که بسیاری از نویسندگان و محققان علل احتمالی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را مورد تردید قرار داده اند.
روانکاو M. Balint، برای مثال، در مورد "//pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/1637252/">SCID II (مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت) صحبت می کند، که برای تشخیص استفاده می شود.افتراقی اختلالات شخصیت محور دوم بر اساس معیارهای تشخیصی DSM. MMPI-2 همچنین برای ارزیابی جهانی شخصیت استفاده می شود.
MMPI-2 از چندین مقیاس تشکیل شده است:
- مقیاس های اعتبار، که صداقت پاسخ ها به آزمون را بررسی می کند. .
- مقیاس های بالینی پایه، برای تشخیص وجود علائم احتمالی مانند هیپوکندریازیس یا شیدایی مفید است. .
- مقیاس های محتوا، که جنبه هایی مانند فوبیا، اختلالات اضطرابی، مشکلات خانوادگی، مشکلات عزت نفس، مشکلات در محل کار و سایر موضوعات مرتبط را بررسی می کند.
- علاوه بر این، 12 خرده مقیاس دیگر نیز وجود دارد. مربوط به مقیاس های محتوایی است.
این آزمون های تکمیلی به متخصص در فرآیند ارزیابی اختلال اسکیزوتایپی و سایر اختلالات شخصیت کمک می کند.
آیا می توان آن را درمان کرد؟ ?
افراد مبتلا به اسکیزوتایپی باید بر یک مانع بزرگ غلبه کنند که دقیقاً اعتماد به روانشناس است، زیرا مشکل در روابط بین فردی نقطه تعیین کننده این اختلال است. به همین دلیل، این افراد اغلب به دنبال کمک نیستند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: چه درمانیانتخاب کنید؟
همانطور که در DSM-5 تاکید شد، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی تا 50 درصد از اختلالات افسردگی اساسی و دوره های روان پریشی گذرا را دارد.
روان درمانی با این بیماران باید مبتنی بر امکان برقراری یک رابطه عملکردی باشد که یک "تجربه اصلاحی" را فراهم می کند و رابطه درمانی به ابزاری از اهمیت زیادی تبدیل می شود.
از آنجایی که آنها علائم بسیاری را با اسکیزوفرنی مشترک دارند، در صورت بروز علائم حاد آن همچنین ممکن است برای ترکیب درمان دارویی ضروری باشد.
علاوه بر این، یک مداخله درمانی شامل خانواده می تواند بسیار مفید باشد، زیرا آنها اغلب تنها نقطه مرجع برای این بیماران هستند.