درمان شناختی رفتاری: چیست و چگونه کار می کند

  • این را به اشتراک بگذارید
James Martinez

اگر تا به حال به دنبال روانشناس بوده اید یا در حال جستجوی روانشناس هستید، مطمئناً دیده اید که در روانشناسی رویکردهای مختلفی وجود دارد: روانکاوی که توسط فروید رایج شده است، رفتار درمان‌های متمرکز بر رفتار قابل مشاهده، روان‌شناسی شناختی متمرکز بر مطالعه فرآیندهای ذهنی، روان‌شناسی انسان‌گرا و غیره. امروز می خواهیم به شما بگوییم درمان شناختی- رفتاری (CBT) چیست و شامل چه چیزی است، یکی از پرکاربردترین رویکردهای روان درمانی برای درک و درمان اختلالات روانی.

همانطور که خود این اصطلاح نشان می دهد، این یک فرآیند روانی است که توسط روانشناس انجام می شود تا از طرز تفکر بیمار و همچنین واکنش های عاطفی و رفتار ناشی از آن آگاه شود.

روان درمانی شناختی آرون بک

در حدود دهه 1960، یک محقق و متخصص روانکاوی به نام آرون بک شروع به زیر سوال بردن آموزه های مربیان خود و یافتن روشی موثر برای درمان اضطراب و رهایی از آن کرد. از افسردگی

دانشگاه متوجه شد که افکار، احساسات و رفتار ارتباط نزدیکی با هم دارند و با هم می توانند یک دور باطل ایجاد کنند که منجر به حالت های افسردگی می شود. به طور خاص، بک مشاهده کرد که بیماران مبتلا به حالت های افسردگی تمایل به فرمولاسیون دارندبه طور خود به خود افکاری که به آنها افکار خودکار می گویند.

اینها افکار غیرمنطقی و غیرمنطقی هستند که حتی در زمینه هایی که هیچ دلیل ظاهری برای رخ دادن ندارند، به وجود می آیند. بیماران آرون بک که مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بودند، شیوه های فکری رایجی را نشان دادند که او آن را "فهرست" نامید. دید از آینده.

بنابراین، آنها شروع به تجربه اعتماد به نفس پایین، ترس های غیرمنطقی در مورد آینده و احساسات ناخوشایند نسبت به دنیای خارج کردند، حتی اگر هیچ چیز منفی خاصی در حوزه روزمره آنها اتفاق نیفتاده باشد.

افکار خودکار از قواعد کلی تری که در دوران کودکی یا رشد آموخته می شوند ناشی می شوند که می توانند فرد را به رفتارهایی سوق دهند که برای رضایت شخصی یا روابط با دیگران مفید نیستند. در نتیجه، حالت های اضطراب، افسردگی، ناامنی و سایر مشکلات روانی اجتماعی در طول زمان ایجاد می شود.

عکس توسط استودیو Cottonbro (Pexels)

باورها و تحریفات شناختی

ما می‌تواند باورها را به‌عنوان نقشه‌های داخلی درک کند که هر فرد با توجه به آموخته‌های خود در طول زندگی پیکربندی می‌کند و به او اجازه می‌دهد معنا را به جهان نسبت دهد. برخی از انواع باورهای بسیار رایج در میان افراد مبتلا به اختلالات افسردگی عبارتند ازتحریف های شناختی، که روش های تحریف شده و ناسازگاری برای نسبت دادن معنا به محیط ما هستند.

شایع ترین تحریف های شناختی عبارتند از:

  • انتزاع انتخابی : تمایل به تفسیر یک موقعیت با تمرکز بر جزئیات، اغلب منفی.
  • برچسب زدن: تمایل به ارائه تعاریف مطلق گرایانه از خود یا دیگران.
  • تفکر دوگانه: واقعیت بدون تفاوت های ظریف تفسیر می شود، گویی فقط "w-embed" است>

    مراقب رفاه ذهنی و عاطفی خود باشید

    اکنون شروع کنید!

    نحوه درمان افکار خودکار تحریف شده

    طبق نظریه شناختی، اختلالات روانی ناشی از تحریفات شناختی است که به شکل افکار خودکار ناکارآمد و مزاحم شکل می گیرد که در دوره شکل می گیرد. از رشد یک فرد و می تواند بر نحوه تجربه یک شخص از واقعیت تأثیر بگذارد.

    برای یافتن رفاه و آرامش روانی، به گفته بک ، باید از یک رویکرد شناختی استفاده کرد، یعنی: روی الگوهای تحریف شده ای کار کنید که هر فرد با آن می تواند واقعیت را ببیند.

    هدف به چالش کشیدن باورهای نادرست، باورهای ناکارآمد، برای ترویج دید واقعی تر و عینی تر از واقعیت بود. درمان شناختی بک، ادغام شده با رویکردهای دیگر مانند رفتار درمانی، امروزه دریافت می کندنام درمان شناختی-رفتاری است و یکی از پرکاربردترین مدل ها در روانشناسی مدرن است.

    روان درمانی شناختی-رفتاری چگونه کار می کند

    در چه چیزی آیا درمان شناختی-رفتاری شامل است؟ در تئوری، به دنبال آگاهی از باورهای فعلی است که فرد را به رنج عاطفی و رفتارهای ناکارآمد می کشاند، ترویج تولید لنزهای جدید با که برای دیدن واقعیت

    این مدل شناختی اجازه مداخله در طیف وسیعی از اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، حملات پانیک و سایر مشکلات عاطفی را می دهد. 2>

    درمان شناختی-رفتاری از طریق مصاحبه بین بیمار و روانشناس انجام می شود. جلسات اول با هدف شناخت یکدیگر، کمک به شناسایی مشکلات اصلی درک شده توسط فرد است، در حالی که جلسات بعدی با هدف تجزیه مشکلات و شناسایی منشأ آنها انجام می شود.

    درک اینکه افکار از کجا می آیند. از طریق الگوهایی که واقعیت مشاهده می شود، می توان آنها را تحلیل کرد و مفید یا مضر بودن آنها را ارزیابی کرد. روانشناس می تواند به بیمار کمک کند تا بفهمد کدام افکار غیرمنطقی و غیر مفید هستند و منابعی را به او ارائه می دهد تا مانعی در زندگی او نباشد.

    دوره درمان رفتاری شناختی می توانداز نظر مدت زمان متفاوت است ، بنابراین از ابتدا پیش بینی تعداد جلسات با روانشناس دشوار است: گاهی اوقات چند ماه کافی است، گاهی اوقات بیش از یک سال طول می کشد تا به تغییر مورد نظر دست یابید.

    در هر جلسه، بارها و بارها، روان‌شناس بیمار را راهنمایی می‌کند تا تحریف‌های شناختی خود را بشناسد و اقداماتی را برای دستیابی به حالت رفاه و آرامش انجام دهد.

    در ابتدای هر ساعت درمان، بیمار و روانشناس درباره نحوه گذراندن هفته بین جلسات صحبت می کنند و پیشرفت را با هم ثبت می کنند. با نزدیک شدن به پایان درمان، هر دو طرف ممکن است توافق کنند که تعداد جلسات را تا آخرین خداحافظی کاهش دهند.

    عکس ماتیلدا کرم وود (Pexels)

    مزایای درمان شناختی رفتاری

    امروزه درمان شناختی رفتاری یکی از موثرترین رویکردها برای مبارزه با اختلالات اضطرابی و سایر مشکلات روانشناختی عمومی است.

    در میان مزایای درمان شناختی-رفتاری باید به سرعت آن در درمان تظاهرات افسردگی و اختلالات اضطرابی اشاره کرد، زیرا در برخی موارد ممکن است کمتر از دوازده ماه برای رسیدن به تعادل عاطفی.

    این یک مدل مقیاس پذیر است، یعنی می تواند برای بیمارانی مانند کودکان، بزرگسالان، زوج ها، گروه ها، و همچنین برای روش های مختلف مانند مصاحبه، کتابچه راهنمای کاربر استفاده شود.خودیاری، گروه درمانی و حتی درمان آنلاین.

    درمان رفتاری شناختی به بیماران نوعی درمان با اثرات طولانی مدت ارائه می دهد که به آنها کمک می کند نه تنها در طول جلسات، بلکه پس از پایان فرآیند نیز احساس بهتری داشته باشند.

    روانشناس خود را انتخاب کنید

    چگونه بفهمم به روانشناس با تجربه در درمان شناختی رفتاری نیاز دارم؟

    در تیم بالینی ما، با دقت انتخاب شده و در حال آموزش مداوم، متخصصان متعددی متخصص در درمان شناختی-رفتاری وجود دارند که می‌توانند از بیمارانی که می‌خواهند از سلامت روانی خود مراقبت کنند، حمایت کنند.

    در Buencoco ما با یک سیستم تطبیق کار می کنیم که مناسب ترین حرفه ای را برای پرونده شما جستجو می کند. مانند؟ می توانید پرسشنامه ای را که در وب سایت ما پیدا می کنید پر کنید و ما به سرعت آن را برای شما پیدا می کنیم.

جیمز مارتینز در جستجوی یافتن معنای معنوی همه چیز است. او کنجکاوی سیری ناپذیری در مورد دنیا و نحوه کارکرد آن دارد، و عاشق کاوش در تمام جنبه های زندگی - از دنیوی گرفته تا عمیق است. ارتباط با الهی چه از طریق مدیتیشن، دعا، یا صرفا بودن در طبیعت باشد. او همچنین از نوشتن در مورد تجربیات خود و به اشتراک گذاشتن بینش خود با دیگران لذت می برد.